همه ما همیشه و هر روز باید یکسری تصمیم بگیریم. حالا این تصمیمی که صحبتش را میکنم میتواند چیزهای سادهای مثل “شام چی بخورم؟” باشد یا چیزهای یکم پیچیدهتری مثل اینکه “فلان پروژه را قبول کنم یا نه؟“.
اگر یک نگاهی به همین امروزتان بیاندازید، متوجه میشوید که دهها بار باید تصمیم میگرفتید. حالا چندتاییاش را واقعاً نشستید و دودوتا چهارتا کردید و تصمیم گرفتید. بعضیهایش را هم آنقدر فکر کردید که کدام یکی بهتر است که کلاً بیخیالش شدید.
در این مقاله، قرار نیست باهم درباره این صحبت کنیم که چطور فقط تصمیم گیری سریع داشته باشیم؛ میخواهیم یاد بگیریم که چطور در سریعترین زمان ممکن، بهترین تصمیم را بگیریم.
چرا تصمیم گیری سریع اهمیت دارد؟
برای خیلی از ماها، اینکه فقط یک تصمیم بگیریم و اصلاً بتوانیم بین دو یا چند گزینه یکی را انتخاب کنیم، نسبت به اینکه سریعتر اینکار را انجام بدهیم، اهمیت بیشتری دارد. دقیقاً بخاطر همین موضوع است که خیلی وقتها میآییم و حتی ساعتها روی یک مسئله وقت میگذاریم و از آخر باز هم با کلی شک و تردید، یک گزینه را انتخاب میکنیم!
در دنیایِ امروز، خیلی از فرصتها، اصلاً به شما اجازه نمیدهند که زمان زیادی برای تصمیمگیری داشته باشید. قبول کنید که تا همین حالا هم خیلی از ماها بخاطر همین کُند و دیر تصمیم گرفتن، خیلی از چیزهایی که برایمان باارزش بودند را از دست دادهایم.
تصمیم گیری سریع، یکسری مزایا دارد:
- بهینهسازی هزینهها (برای کسب و کارها): وقتی یک کسب و کاری برای هر تصمیمگیری زمان زیادی بگذارد، قطعاً یکسری هزینههای عملیاتیاش هم بیشتر میشود. حالا هر چقدر این کسب و کار بزرگتر، این هزینهها هم بیشتر. با تصمیم گیری سریع، هزینهها کمتر و ساعات کاری مفیدتر میشوند.

- ذهن آرامتر: تصمیمگیری که زمان زیادی طول بکشد، قطعاً ذهنتان را خسته میکند. وقتی زمان زیادی مشغول یک تصمیمگیری باشید، اصطلاحاً بدنتان باتری خالی میکند و انرژیاش را از دست میدهد. به همین دلیل، تصمیمگیریهای سریعتر باعث میشوند بدنتان انرژیاش را نگه دارد.
- نتیجۀ اغلب بهتر: شاید فکر کنید که طولانی تصمیم گرفتن، انتخابهای بیشتری هم برایتان فراهم میکند ولی نه تنها اینطور نیست، بلکه قدرت تجزیه و تحلیلتان هم کاهش میدهد. تصمیمگیریهای سریعتر، کمکتان میکنند همان انتخابهایی که دارید را بهتر آنالیز کنید.
جالبه بدونین طی یک تحقیقاتی که دانشگاه استنفورد انجام داده، تصمیمگیریهای سریعتر، نتیجۀ بهتری هم داشتن و تصمیمگیریهای خیلی کُند که اتفاقاً خیلی هم روشون فکر میشد، نتیجۀ ضعیفتری داشتن! پس فکر نکنین لزوماً اینکه وقت زیادی بزارین واسه تصمیمگیری، یعنی تصمیم بهتری میگیرین.

8 راهکار برای تصمیم گیری سریع، امّا عالی
برای اینکه بتوانید سریع تصمیم بگیرید، راههای بسیار زیادی وجود دارد؛ ولی وقتی چند تا از آنها را بررسی کردم متوجه شدم که خیلی از این راهها، هوشمندانه نیستند. خلاصه 8 راهکار را انتخاب کردم که هم سریع هستند و هم هوشمندانه.
بریم سراغِ اولین راهکار!
1) تکنیک 10 دقیقه، 10 ماه و 10 سال
یکی از بهترین تکنیکهایی که برای تصمیم گیری سریع امّا هوشمندانه وجود دارد، تکنیک یا استراتژی “10 دقیقه، 10 ماه و 10 سال” است. حالا این یعنی چی؟
اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، این تکنیک به این معنی است که در لحظۀ تصمیمگیری، به آینده فکر کنید و اینکه آیا در 10 دقیقه، 10 ماه و 10 سال آینده همچنان از این تصمیمتان راضی خواهید بود یا نه.
اکثر ما موقع تصمیمگیری ذهنمان کاملاً آشفته است و به همین دلیل نمیتوانیم فکر کنیم که مثلاً اگر فلان کار را انجام بدهیم، چه عواقبی ممکن است برایمان داشته باشد؟ یا اگر فلان شغل را انتخاب کنیم یا نکنیم، چه اتفاقاتی ممکن است وابسته به همین تصمیم ما بیفتد؟
اگر موقع تصمیمگیری کمی وقت بگذارید و به عواقب همان تصمیمتان فکر کنید، خیلی از درگیری ذهنیتان کم میشود و به همین دلیل، بهتر یک راه یا یک انتخاب مناسب را پیدا میکنید. اصلاً هدف این تکنیک این است که جلویِ فکر زیادی را بگیرید و مدت زمان زیادی برای یک تصمیم فکر نکنید. از این روش در همه جایِ زندگیتان و مخصوصاً کسب و کارتان میتوانید استفاده کنید.
البته اینم بگم که نیاز نیس برای هر تصمیمی حتماً تا 10 سال آیندشو فکر کنین. مثلاً برای خریدن یک کتاب، 10 دقیقه آینده بنظرم کافیه. یا خریدن یک گوشی، 10 دقیقه و 10 ماه آینده براش کافیه. ولی برای خریدن چیزی مثل یک خونه طبیعیه که باید تا 10 سال آیندم فکر کرد.

2) تصمیم گیری سریع با حذف چند گزینه
یکی دیگر از بهترین روشهایی که میتوانید برای تصمیم گیری سریع استفاده کنید، شیوۀ حذف چند گزینه است. ببینید، دلیل اینکه ما بعضی وقتها سخت دربارۀ یک موضوعی تصمیم میگیریم، این است که گزینههای زیادی داریم.
تکنیک حذف گزینه یعنی اینکه بیایید یکی از هر چند تا گزینهای که وجود دارد را انتخاب کنید. بعد از آن، شروع کنید به مقایسه همان گزینه با هر گزینه دیگر و ببینید که کدام یکی بهتر هستند.
فایدۀ این روش این است که سردرگمی و پیچیدگی که از قبل در ذهنتان وجود داشت حالا دیگر کمتر شده و تمام فکر شما بین دو گزینه محدود شده. حتی میتوانید این روش را با تکنیک قبلی ترکیب کنید. یعنی اینکه برای مقایسه گزینه انتخابی با گزینههای دیگر 10 دقیقه، 10 ماه و 10 سال آینده آن را ببینید که راضی خواهید بود یا نه.
مثلاً فکر کنید شما قرار است برای خودتان یک برنامۀ تفریحی بچینید و این گزینهها را دارید:
- کوهنوردی
- استخر
- سینما
- کنسرت
کوهنوردی را بگذارید انتخاب اولیهتان و شروع کنید به مقایسه دو به دو با گزینههای دیگر. اگر قبلاً همزمان به این 4 گزینه برای تفریح فکر میکردید، در یک زمان کم فقط به دو گزینه فکر میکنید و همینطوری تا انتها ادامه میدهید تا برسید به گزینه نهایی.
3) محدود کردن اطلاعات
این حرفی که میخواهم بزنم را مطمئنم خیلی از شماها تجربش کردهاید. اکثراً وقتی قرار است تصمیم گیری سریع داشته باشیم، انقدر اطلاعات از این وَر و اون وَر پیدا میکنیم که فقط بدتر گیج و گیجتر میشویم. در صورتی که بهتر است به اندازۀ کافی تحقیق کنید و بعد فقط و فقط بروید سراغِ تصمیمگیری. نه اینکه باز دوباره موقع تصمیمگیری تازه دنبال یکسری اطلاعات جدید بگردید.
بگذارید مثال بزنم . . .
مثلاً فرض کنید میخواهید لپتاپ بخرید و بعد از اینکه به اندازۀ مناسبی تحقیق کردید، متوجه شدید 3 برند و 8 مدل مناسب کارتان هستند. پس شما الان 8 گزینه دارید که باید بینشان انتخاب کنید؛ باز موقع خواندن نظرات فلان مدل جدید، سراغِ مدلی غیر از این 8 تا نروید. اینطوری فقط گزینههایتان را بیشتر و بیشتر میکنید و قول میدهم از آخرم از انتخابتان احساس خوبی نخواهید داشت.
4) کمک گرفتن از تجربیات گذشته
خیلی از تصمیماتی که برایشان زمان زیادی فکر میکنیم و همیشه هم بعد از انتخابشان هنوز شَک داریم، قبلاً تجربۀ مشابهاش را داشتیم و به هر حال با نتیجۀ مثبت یا منفی که برایمان داشته مواجه شدیم. به همین دلیل بد نیست وقتی قرار است یک تصمیمی بگیرید، یک نگاهی هم به گذشته بیندازید و ببینید که اگر قبلاً مشابه همین تصمیم را گرفته بودید، چقدر از نتیجه رضایت داشتید.
طبیعتاً به دو حالت بیشتر نمیرسید؛ یا راضی بودید یا نه. اگر راضی بودید که حتماً برای همین تصمیم جدیدتان هم از آن کمک بگیرید ولی اگر راضی نبودید، بدون حتی یک ثانیه اتلاف وقت بگذاریدش کنار. اینطوری تصمیم گیری سریع خواهید داشت. باور کنید خیلی از ماها هنوز درگیر تصمیماتی هستیم که قبلاً تجربهاش را داشتیم ولی اصلاً دقت نمیکنیم. مثلاً وقتی دوستتان پیشنهاد یک تفریحی را میدهد، بد نیست اگر تجربه مشابهاش را داشتید، تویِ ذهنتان برگردید و مرور کنید که آیا دفعۀ قبلی چنین تفریحی برایتان لذتبخش بود یا نه؟

و یا اینکه توانستید کارهایی که بخاطر همین تفریح نتوانستید انجام دهید را بعداً انجام بدهید؟
5) کنترل افکار و تمرکز روی نتیجه
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که اکثر ما آدمها موقع تصمیمگیری داریم، این است که خیلی بیش از اندازه به نتیجه کار فکر میکنیم و نگرانش هستیم. یعنی آنقدر غرق کلنجار رفتن با خودمان میشویم که ذهنمان حسابی خسته میشود.
ببینید، ما هیچ تصمیم “100 درصد اشتباه” یا “100 درصد درست” نداریم. شک نکنید هر تصمیمی که بگیرید، بالاخره بعد از آن هم کلی تصمیمگیریهای دیگر وجود دارد که راه و نتیجۀ اصلی را مشخص میکنند. یعنی میخواهم بگویم بیش از حد روی یک تصمیم حساس نشوید. البته من مطمئنم هر چقدر هم این حرف را بزنم، باز هم باید کلی تکرار و تمرین کنید تا بتوانید واقعاً به چنین موقعیتی برسید.
برای تصمیم گیری سریع نباید از نتیجه بترسید. هر چقدر بیشتر از نتیجۀ تصمیمتان بترسید، کارتان سختتر میشود. بهجای زیاد فکر کردن به نتیجۀ تصمیمی که قرار است بگیرید، به این فکر کنید که اگر هیچ تصمیمی نگیرید چه اتفاقی ممکن است بیفتد یا چه چیزهایی را از دست بدهید. در اکثر مواقع، انجام یک کار بهتر از هیچکار نکردن است.
6) تصمیم گیری سریع با تمرکز روی هدف
قبول کنید که برای شما هم بارها پیش آمده که وقتی خواستید تصمیمگیری کنید، اصلاً حواستان از هدفی که داشتید کاملاً پرت شده. (واقعاً خیلی جالبه نه؟) شما قرار است یکسری تصمیماتی بگیرید که در نهایت شما را به اهدافتان برسانند؛ بنابراین باید وقتی قرار است تصمیمی بگیرید، دائماً هدفی که دارید را در ذهنتان مرور کنید.
اینطوری حواسپرتیتان هم کمتر میشود؛ چون وقتی هدفتان را در ذهنتان داشته باشید، یکسری فکر و خیال غیرمرتبط هم درگیرتان نمیکند. هم در کسب و کار و هم در زندگی شخصی، خیلی مهم است که روی هر هدف کوچک و بزرگی که دارید، تمرکز کنید؛ حتی هدف کوچکی مثل بیرون رفتن با یک دوست.

در دنیای کسب و کارها، این موضوع بنظرم خیلی جدیتر میشود. مثلاً اگر بخواهید برای یکسری استراتژیهای بازاریابی جدید تصمیم گیری سریع داشته باشید، باید هدفتان را که حالا بهعنوان مثال “افزایش تعامل با مشتری” است، دائماً در ذهنتان مرور کنید.
خلاصه اینکه . . .
فکر نکنید اگر وقت زیادی برای یک تصمیم گذاشتید، یعنی حتماً نتیجۀ بهتری هم قرار است بگیرید. از طرفی منظورم از سریع تصمیم گرفتن این نیست که فقط یک چیزی سریع و بدون فکر انتخاب کنیم. منظورم از تصمیم گیری سریع، یک تصمیمگیری منطقی و هوشمندانه است که هم وقت کمتری بگیرد و هم نتیجۀ بهتری داشته باشد.
به نظر شما، چه تکنیک یا نکات دیگری هستند که میتوانند برای تصمیم گیری سریع امّا هوشمندانه مفید باشند؟