باور کنید تمام کارها نشدنی است! اصلاً بدون وجود انگیزه، چطور امکان دارد وسط راه کم نیاورید یا اصلاً برای رسیدن به یک هدفی، حرکت کنید؟ شما تا حالا آدمِ موفقِ بدون انگیزه دیدهاید؟ یا مثلاً آدم هدفداری که به تمام اهدافش رسیده ولی هیچ انگیزهای نداشته؟!
همه ما برای اینکه بتوانیم به سمت اهدافمان حرکت کنیم، نیاز داریم تا انگیزه داشته باشیم. مثلاً وقتی شما گرسنه هستید و یک سیب خوشگل موشگل سبز تُرش میبینید، انگیزه پیدا نمیکنید که بروید سمتش و یک گاز گنده بزنید؟ خُب همه جای زندگی هم همینطوری است.
ما دقیقاً مثل یک ماشین هستیم که برای حرکت نیاز داریم تا سوخت داشته باشیم. در این مقاله دقیقاً قرار است چند تا کتاب مَشتی معرفی کنم که انگیزهتان را چند برابر میکنند!
کتابهای انگیزشی: سطح مقدماتی
راستش را بخواهید، بنظرم کتابهای انگیزشی خیلی باهم فرق میکنند. البته بحث سَر خوب و بد بودن نیست؛ فقط صحبتم سر این موضوع است که بعضی از کتابها، بهتر از بعضی از کتابها هستند. اول سراغِ یکسری کتابهای انگیزشی میروم که بنظرم بد نیست اگر آنها را بخوانید:
1) بزن به هدف: شان ویلن
اولین کتاب انگیزشی که میخواهم معرفی کنم، کتاب “بزن به هدف” از شان ویلن است. راستش را بخواهید، اگر خیلی عجول نباشید و وقتی کتاب به دستتان رسید سریع از صفحه اولش شروع نکنید، حدس میزنم چشمتان به متن پشت جلد کتاب بیفتد:
“کاری که امروز انجام میدهی . . .
چیزی که امروز میخوری . . .
تمرینهایی که امروز انجام میدهی . . .
سرمایهگذاریای که امروز روی خودت میکنی . . .
تمامی اینها آدمی را میسازند که فردا، هفتۀ بعد، سال بعد و برای همۀ عمرت خواهی بود.
از این کتاب استفاده کن.
نکنی هم مهم نیست.
چون دنیا به آدمهای معمولی هم نیاز دارد.“
شان ویلن یک بیزینسمَن خبره بوده که به دلایلی که خودتان در کتاب میخوانید، به نقطهای میرسد که زندگیاش کاملاً تغییر میکند. وقتی خودتان بخوانید که چطور یک انسان موفق، یعنی همین شان ویلن، به چنین نقطهای از زندگیاش میرسد، مطمئنم حسابی تویِ افکارتان غرق میشوید و با خودتان میگویید: “واقعاً؟ یعنی یک آدم میلیونر هم از این اتفاقا براش میفته؟”
و دقیقاً مطالب انگیزشی کتاب، بعد از همین نقطه شروع میشود . . .
پیشنهاد میکنم که حتماً از ترجمه روان کتاب استفاده کنید؛ بنظرم ترجمه حسین گازر، ترجمه روان و خوبی است.
2) خودت را به فنا نده: گری جان بیشاپ
بنظر من، کتابهایی که فکر میکنند وقتی چشمهایمان را رویِ حقایق زندگی ببنیدیم و همهچیز را طوری که نیست، ببینیم، اصلاً کتابهای خوبی نیستند. اصلِ موضوع انگیزش، خوشبختی و موفقیت، این است که با وجود و پذیرش واقعیات زندگی، بتوانیم شیوه و نحوۀ زندگی کردنمان را بهتر کنیم.
دقیقاً گری جان بیشاپ در همین کتاب، کاملاً درباره این موضوع صحبت کرده که چقدر اتفاقهای ساده در ذهن ما، باعث میشوند که به موفقیت نرسیم. حرف حسابِ گری این است که باید برای هدفمان اشتیاق داشته باشیم و خیلیخیلی زیاد برایش تلاش کنیم؛ نباید منتظر یک شانس یا اتفاق خاصی باشیم و فقط باید تمرکزمان روی هدف، مسیر، تلاش و پشتکار باشد. اصلاً اگر رویِ جلد کتاب را ببینید، نوشته شده که: “کمتر فکر کن و دِل به زندگی بده“.
از آنجایی که نویسنده به شدت رویِ راحت و مستقیم صحبت کردن تمرکز داشته، پیشنهاد میکنم دقیقاً مثل کتاب “بزن به هدف”، ترجمه حسین گازر را مطالعه کنید.
3) طرزِ فکر: کارول دوک یکی از محبوبترین کتابهای انگیزشی
اگر از کسانی که حسابی عاشق کتابهای انگیزشی هستند بخواهید که چند تایی کتاب به شما معرفی کند، بعید میدانم که کتاب “طرزِ فکر” جزو لیستشان نباشد. این کتاب یکی از بهترین کتابهایی که تا حالا در زمینه روانشناسی موفقیت منتشر شده.
البته من خیلی موافقم که موقع انتخاب کتاب، حساسیت خاصی رویِ نویسنده داشته باشیم. این کتاب هم نتیجه چندین و چند سال تلاش یکی از بهترین اساتید روانشناسی دانشگاه استنفورد است. کارول دوک در این کتاب کاملاً تمرکزش را گذاشته رویِ این موضوع که نگرش و طرزِ تفکر ما، تاثیر خیلی زیادی رویِ موفقیتهایمان دارد؛ حالا یکی با نگرشش موفقیتی بدست نمیآورد و یکی هم سرعت رشدش را چند برابر میکند.
کتابهای انگیزشی: سطح متوسط
حالا که با 3 تا از کتابهای انگیزشی خوب آشنا شدید که بد نیست اگر آنها را بخوانید، میخواهم 4 کتابی را معرفی کنم که بنظرم باید حتماً آنها را بخوانید و ساده هم از کنارشان رَد نشوید. این 4 عنوان، جزو کتابهایی هستند که باعث شدهاند خیلیها بهطور خیلی خفنی، انگیزه بگیرند:
4) نمیتوانی به من آسیب بزنی: دیوید گاگینز
بنظرم یکی از قشنگترین کتابهای انگیزشی که هر کسی باید بخواند، کتاب “نمیتوانی به من آسیب بزنی” است. اصلاً حتی عنوان این کتاب هم یک عالمه انگیزه در آدم بهوجود میآورد. این کتاب، یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و آمازون است.
داستان از جایی شروع میشود که دیوید در شرایط بسیار بدی زندگیاش شروع میشود؛ شرایطی که مطمئناً خیلیها طاقت فکر کردن به آن را هم ندارند، تجربه کردنش که به کنار. وقتی داستان زندگی کودکی دیوید را بخوانید، با خودتان میگویید: “این آدم با این شرایط افتضاحی که داشته، قراره به من انگیزه بِده؟ آدم بهتری نبود؟”
ولی اگر کمی صبر داشته باشید، متوجه میشوید که چطور حتی در بدترین شرایط، یک نفر میتواند رشد کند و به موفقیت برسد و ثابت کند که “هِی تو؛ نمیتوانی به من آسیب بزنی!”.
دیوید گاگینز ضعیف و بِدردنخور، حالا بهعنوان یکی از بهترین نیروهای بازنشسته یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا شناخته میشود!
5) هنر ظریف بی خیالی: مارک منسن یکی از پرفروشترین کتابهای انگیزشی
شاید وقتی اسمِ این کتاب را خوانده باشید، با خودتان بگویید که قرار است با مطالعهاش تبدیل بشوید به یک آدم بی حس نسبت به همه چیز که برایش فرقی نمیکند چه اتفاقی در زندگیاش بیفتد؛ فقط باید نسبت به آن بیخیال باشد و حتی ذرهای به آن اهمیت ندهد.
امّا این کتاب که یکی از پرفروشترین و بهترین کتابهای انگیزشی دنیا است، قرار است به شما بگوید که وقت برای بررسی همه چیز را ندارید و خوشبختانه یا متاسفانه، باید کارهایتان را اولولیتبندی کنید.
چیزی که این کتاب را نسبت به دیگر کتابهای انگیزشی متمایز میکند، مخالف بودنش با مثبتاندیشی و توضیحاتی است که بقیه کتابها روی آن تمرکز میکنند. مارک منسن کاملاً با چنین حرفهای مثبتاندیشی مخالف است و میگوید که باید به اجبار روی موارد مهم تمرکز کنید و بقیه چیزها را دور بریزید.
6) ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد: پائولو کوئیلو
فکر نکنم کسی عاشق کتاب باشد و پائولو کوئیلو را نشناسد. ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد در کنار کتابهای دیگر مثل کیمیاگر، از شاهکارهای پائولو کوئیلو است. حقیقتش قبول دارم که از عنوان کتاب شاید زیاد انگیزه نگیرید ولی قول میدهم که متن کتاب، حسابی انگیزه زندگی را در شما بیشتر کند.
داستان از جایی شروع میشود که یک دختر 24 ساله که اتفاقاً زندگی خوبی هم داشته و اهلِ تفریح و خوشگذرانی بوده، یک روز که از روزمرگیهایش خسته میشود، با چند قرص خودکشی میکند. امّا خودکشیاش موفق نیست و وقتی چشمانش را باز میکند، خودش را در بیمارستان روانی میبیند.
ورونیکا که فکر میکند دوباره فرصت زندگی دارد، متوجه میشود که قلبش بخاطر مصرف زیاد قرصها آسیب دیده و فقط یک هفته فرصت زندگی دارد. حالا از همینجا به بعد، خیلی زیبا معنی واقعی اکثر چیزهایی که نسبت به آنها بی توجه هستیم را متوجه میشویم و برای زندگی کردن و رسیدن به اهدافی که واقعاً ارزشمند هستند، دلمان میخواهد خودمان را به آب و آتش بزنیم.
7) باشگاه پنج صبحیها: رابین شارما
احتمالاً وقتی اسمِ این کتاب را خواندید، خودتان تا حدودی متوجه شده باشید که قرار است در انتهای کتاب به چه چیزی برسید. ببینید، هیچ شکی نیست که انسانهای موفق، خیلی به ساعات اولیه روز اهمیت میدهند. اصلاً مطمئنم خودتان هم هزاران بار با خودتان گفتید که: “چی میشد اگر میتونستم صبح زود بیدار شم، برم ورزش، زودتر کارمو شروع کنم و . . .” ولی متاسفانه هیچوقت عملی نشده. تمام هدف کتاب باشگاه پنج صبحیها که به شدت پیشنهاد میکنم بگذاریدش تویِ لیست مطالعهتان، این است که تبدیل به کسی بشوید که صبح زود از خواب بیدار میشود.
چرا؟
چون انسانهای موفق، بیزینسمَن و بیزینسوُمَنهای خفن و اکثر افرادی که در زندگیشان از هر نظر حال خوبی دارند، اهلِ باشگاه پنج صبحیها هستند و وقتی دیگران خواب هفت پادشاه را میبینند، روزشان را با انرژی شروع میکنند.
کتابهای انگیزشی: سطح پیشرفته
رسیدیم به مهمترین قسمت این مقاله؛ یعنی 3 کتابی که بنظرم خیلی فوق العادهاند و باید هر چه سریعتر خواندنشان را استارت بزنید. در کتابهای این سطحی، یکم بحث روانشناسی و فلسفه هم وجود دارد و به همین دلیل، بنظرم تاثیر خیلی عمیقتری روی شما میگذارند:
8) چهار اثر از فلورانس اسکاول شین: اسکاول شین
همانطور که از اسمِ کتاب هم مشخص است، چهار اثر، مجموعهای از 4 کتاب خانم فلورانس اسکاول شین است:
- بازی زندگی و راهِ این بازی: در کتاب اول، تمام تمرکز نویسنده رویِ این موضوع است که زندگی میدان جنگ نیست و همه ما درگیر یک بازی به نامِ زندگی هستیم؛ بازیای که البته قواعد خاص خودش را دارد. حرفِ حساب فلورانس در کتاب “بازی زندگی” این است که باید اندیشه و تفکرمان را آموزش بدهیم تا به اهدافمان نزدیکتر شویم.
- کلامِ تو، عصایِ معجزهگر توست: تمرکز خانم فلورانس در کتاب دوم رویِ این موضوع است که چقدر کلمات حتی کوچکترین آنها، میتوانند تاثیرات بزرگی در زندگیمان بگذارند. همه ما باید قدرت کلام را جدی بگیریم و از واژههای زیادی که به ذهنمان میرسد، بهترینشان را انتخاب کنیم.
- در مخفی توفیق: اسکاول شین در کتاب سوم یعنی “در مخفی توفیق”، صحبت از این میکند که ما باید نفرت و حسادت به زندگی دیگران را برای همیشه کنار بگذاریم؛ چون دقیقاً همین نفرت و حسادت است که مانع موفقیتتان میشود و زندگیتان را نابود میکند.
- نفوذ کلام: کتاب چهارم از نظر مفهومی، محتوایی نسبتاً مشابه با کتاب دوم دارد.
بنظرم کتابها هر چقدر صمیمانهتر و با لحن روانتری نوشته شوند، تاثیری بیشتری روی نویسنده میگذارند. کتاب چهار اثر خانم اسکاول شین و البته ترجمههایی که در ایران موجود است، بنظرم روان هستند و خیلی خوب میتوانید با متن آن ارتباط برقرار کنید.
9) اثر مرکب: دارن هاردی یکی از برترین کتابهای انگیزشی
مطمئنم خیلی زیاد اسمِ این کتاب را شنیدهاید. یادتان است که گفتم مارک منسن مخالف این است که دنبال مثبتاندیشی باشیم و هیچکار نکنیم؟ دارن هاردی هم دقیقاً در همین کتاب از آدمهایی که فکر میکنند میتوانند با مثبتاندیشی تنها به اهدافشان برسد، انتقاد میکند.
حرفِ حساب دارن هاردی این است که شما برای موفق شدن و رسیدن به اهدافی که دارید، باید و باید انگیزه و تلاش را باهم داشته باشید. اینکه بعضی کتابها میخواهند بگویند مثبت فکر کنید و یکجا بنشینید تا موفقیت خودش از راه برسد، یک حرفِ بسیار اشتباه است.
دارن هاردی کاملاً رویِ این موضوع تمرکز کرده که موفقیت، محصول برنامهریزی، پشتکار، تلاش، انگیزه و جایگزینی عادتهای بد با عادتهای خوب است و شما بدون اینها، به هیچ موفقیتی نخواهید رسید.
10) انسان در جستجوی معنا: ویکتور فرانکل
خیلی از ما انسانها، معنای واقعی زندگی را درک نکردهایم و اگر کسی بپرسد که معنای زندگیات چیست، جوابی برایش نداریم. نمیدانم چند نفر از شماها درباره هولوکاست اطلاعات دارید، ولی اگر حتی یک کوچولو هم دربارهاش مطلب خوانده باشید، مطمئنم متوجه سختیهایی که زندانیان میکشیدهاند، شدهاید.
فرانکل، خودش نجات یافته واقعه هولوکاست است. کسی که شرایط زندگیاش از افتضاح هم افتضاحتر بوده – منظورم زندانی بودن در اردوگاههای کار اجباری نازی و از دست دادن پدر، مادر، همسر و برادر – قرار است در این کتاب برایمان از این صحبت کند که چطور یک انسان میتواند حتی در سیاهترین و تاریکترین وضعیتی که فکرش را بکنید، رنج و سختی را تحمل کند و زندگیاش را ادامه بدهد.
بنظرم کتاب “انسان در جستجوی معنا” یکی از بهترین و یا حتی شاید واقعاً بهترین کتابی باشد که بتوانید از اعماق وجودتان، معنای ادامه دادن زندگی را درک کنید و برای تمام ابعاد زندگی، انگیزه بگیرید.
خلاصه اینکه . . .
در این مقاله، درباره 10 کتابی صحبت کردم که هم خیلی محبوباند و هم اینکه تاثیر خیلی زیادی میتوانند روی زندگی و کسب و کار شما داشته باشند. انگیزه چیزی است که بدون آن، حتی نمیتوانید یک میلیمتر به اهدافتان نزدیک شوید.
مواظب کتابهای بَد هم باشید؛ خیلی از کتابهای انگیزشی، فقط رویاهای شما را بیشتر و باکیفیتتر میکنند و اصلاً باعث نمیشوند که دلتان بخواهد بعد از خواندنشان، برای اهدافتان بجنگید.
شما چه کتابهای انگیزشی میشناسید که بنظرتان خیلی خوب هستند ولی جایشان در این لیست 10 تایی خالی بود؟