
همین الان که این مقاله را میخوانید، هزاران کسب و کار به آخر خط رسیدهاند و دیگر دلیلی برای ماندن در بازار، پیدا نمیکنند.
فکر هم نکنید که هیچ کدامشان بازی را بلد نبودند و هر کاری که دوست داشتند، کردند. خیلی از این کسب و کارها، مدیران خوبی داشتند و همیشه در حال سودآوری بودند؛ ولی یک اشتباه باعث شده تا هر چیزی که ساخته شده، در زمان کوتاهی کاملاً نابود شود.
اشتباهها، نمیفهمند که چقدر برای یک کاری تلاش کردید، اشتباهها درک نمیکنند که چه هدفی دارید؛ به همین دلیل، وقتی بخواهند وارد کسب و کارتان شوند، گذشته، حال و آینده را باهم خراب میکنند.
از آنجایی که این اشتباهها، هیچوقت وارد کسب و کارتان نمیشوند؛ مگر اینکه خودتان راهش دهید، تصمیم گرفتم 6 اشتباه خطرناک و نابود کنندۀ کسب و کارها را برایتان بگویم تا حسابی بشناسیدشان و راهشان ندهید.
حواستون به تغییر چهرۀ این اشتباهها هم باشه. خیلی وقتا، یکسری اشتباهها تغییر چهره میدن و میخوان بزور وارد کسب و کارتون بشن. جلوتر که بریم، منظورمو متوجّه میشین!

یکم آمار بازی با کسب و کارها
همیشه، حرف از موفقیت یک کسب و کار است و کمتر کسی، به شکستهای کسب و کارهای دنیا، اهمیت میدهد.
خیلی کم پیش میآید که شما اخبار شکست کسب و کارها را بیشتر از موفقیتشان بشنوید؛ و جالب اینکه تعداد کسب و کارهایی که شکست میخورند، 8 برابر بیشتر از تعداد کسب و کارهایی است که موفق میشوند.
در سال 2019، Investopedia، مقالهای منتشر کرد که ثابت کرده بود بیش از 90 درصد کسب و کارها، شکست میخورند!
همۀ این شکستها، یعنی شکست دونه به دونۀ میلیونها کسب و کار، بخاطر چند اشتباهی بوده که خیلی زودتر میشد جلوی آنها را گرفت.
این آمارها، فقط مربوط به کسب و کارهای کوچک یا نوپا نیستند؛ خیلی از کسب و کارهای بزرگ هم اسمشان در لیست شکست خوردهها، وجود دارد.
امّا به هر حال، کسب و کارهای بزرگ، تجربۀ بیشتری دارند و قطعاً اشتباهات کمتری مرتکب میشوند.
بنابراین اگر کسب و کاری دارید که واقعاً دلتان میخواهد همیشه کنارتان باشد، باید 6 اشتباه مهمی که میگویم را حسابی به خاطر بسپارید و هیچوقت درگیرشان نشوید.
6 اشتباه خطرناک کسب و کارها
رسیدیم به بخش اصلی و حساس مقاله؛ جایی که قرار است 6 اشتباهی را بشناسید که تا الان، به خیلی از کسب و کارها ضررهای زیادی وارد کردهاند.
چندین و چند بار هم که شده، برگردید و این اشتباهها را بخوانید. مطمئن باشید چند دقیقه خواندن این اشتباهات، ارزشش را دارد که کسب و کاری که عمرتان را برایش میگذارید، نابود نشود.
خُب؛ شروع کنیم 🙂
استخدام نیروی اشتباه
یکی از اصلیترین اشتباهاتی که خیلی از کسب و کارها آن را انجام میدهند، اشتباه استخدام کردن نیروی انسانی است.
باور کنید خیلیها خودشان هم نمیدانند که دارند اشتباه میکنند و چون دانش زیادی از نحوۀ استخدام کردن ندارند، فکر میکنند کارشان درست است و کارمند مناسبی را انتخاب کردند.
بنظرم به کارگیری یک کارمندی که مناسب کسب و کارتان نباشد، یکی از خطرناکترین کارهایی است که میتوانید انجام دهید.
اصلاً هم مهم نیست که چند سال عمر شرکتتان باشد و چقدر هم کارمند دارید؛ تازه هر چه بزرگتر، بدتر! چون توقعات از کسب و کار بزرگتر، خیلی بیشتر است. فکرش را بکنید شما برای به دست آورد مشتری و اعتبار، تلاش میکنید و بخاطر اشتباه یک کارمند، هر چه رشته بودید، پنبه میشود.
به هیچ وجه اجازه ندهید حتّی یکبار درگیر این اشتباه بشوید که کارمندی را استخدام کنید که مناسب کسب و کارتان نیست.
باید خوب وقت بگذارید و استخدام را سَرسَری نگیرید. مثلاً چیزی مثل شخصیت شناسی، نباید برایتان بی اهمیت باشید.
همین اشتباه، یعنی استخدام یک کارمند نامناسب، یک تغییر چهره هم میتواند بدهد و به جان کسب و کارتان بیافتد.
فکر میکنید چطور ممکن است باز هم یک اشتباه مرتبط با کارمندان اتفاق بیافتد؟
یکی از اشتباهات در مدیریت منابع انسانی، تشویق نادرست کارمندان است. یعنی اینکه بدون آگاهی از اصول و روشهای تشویق، بیایید و هر وقت دلتان خواست به هر طریقی، یک کارمند را تشویق کنید.

همان اوایل نه، ولی خیلی زود متوجّه میشوید همان کارمند برایتان ناز هم میکند که سرکار بیاید! و این وقتی بد میشود که شما خیلی به او نیاز داشته باشید.
پیشنهاد میکنم حتماً مقالۀ “چطور کارمندان را به درستی تشویق کنیم؟” را بخوانید.
جدی نگرفتن امور مالی
بحثهای مالی، فقط مربوط به کسب و کار نیستند. هر آدمی، در زندگی شخصی خودش هم، با مسائل مالی مختلف، دست و پنجه نرم میکند.
بحثهای مالی، آنقدری مهم هستند که خیلیها با اهمیت دادن به آنها موفق شدهاند و خیلیها هم بخاطر جدی نگرفتنش در زندگی شخصی یا کسب و کارشان، شکست خوردهاند.
اشتباهات مالی، باعث میشوند تا وقتی مشکلی پیش میآید، نتوانید آن را حل کنید و کاملاً سردرگم شوید. مثلاً فرض کنید، حساب شخصی و تجاری شما، یکی باشد؛ در این حالت مطمئنم وقتی نیاز باشد برگردید و حسابهای تجاریتان به هر دلیلی بررسی کنید، حسابی سردرگم میشوید.
یکی از مباحث مهم دیگر امور مالی، بحث هزینههاست. شما باید حتّی کوچکترین هزینهها را در کسب و کارتان در نظر بگیرید و نگذارید از زیرِ دستتان در بروند. مدیریت هزینهها به شما کمک میکند تا بتوانید چیزهای غیرضروری را تشخیص بدهید و حذفشان کنید و همیشه دنبالِ بهینه سازی باشید.
بنظرم بیایید حرفهای فرشته دربارۀ مدیریت هزینه بشنویم:
ممکن است شما حسابی حواستان به بحثهای مالی کسب و کارتان باشد. امّا اشتباهات مالی، ممکن است در یک حالت دیگر هم وارد کسب و کارتان شوند که غافلگیرتان کنند. اشتباه در تخصیص منابع، باعث میشود تا منابع کسب و کارتان را بیهوده هدر بدهید.

یکی از این منابع اصلی، پولی است که برای کسب و کارتان در نظر گرفتید. اگر در تخصیص منابع اشتباه کنید، خیلی زود به جمع افراد شکست خورده اضافه میشوید.
پیشنهاد میکنم حتماً مقالۀ “تخصیص منابع” را بخوانید.
نداشتن مزیت رقابتی
سومین اشتباه خطرناکی که خیلی از کسب و کارها را به نابودی کشانده، نداشتن مزیت رقابتی است.
در عصر رقابتی امروز که هر صنعتی رقبای سرسخت خودش را دارد، بدون مزیت رقابتی نه میتوان شروع کرد و نه ادامه داد. نکته دقیقاً همینجاست.
خیلیها، با مزیت رقابتی وارد بازار میشوند و برای مدتی هم خیلی کارشان میگیرد. ولی بعد از مدتی، مزیت خاصی ندارند چون شرکتهای دیگر، مزیت رقابتی آنها را کپی کردهاند.
همانطور که در مقالۀ “باید و نبایدهای کسب و کار” گفتم، رقابت آنقدر سنگین است که شما باید دائماً رقبا و مشتریان خودتان را آنالیز کنید و محصولات و خدمات با ویژگی منحصر به فرد ارائه دهید. اگر قرار باشد شما هم یک چیزِ مشابه بفروشید، به جایی نمیرسید.
بنابراین حتماً در ابتدای کار، هم برای محصول و هم برندتان، مزیت رقابتی داشته باشید. همیشه هم حواستان به رقبا باشد و چشم از رویشان برندارید. به محض اینکه دیدید مزیت رقابتیتان دیگر طرفدار ندارد، سریع دنبالِ یک مزیت رقابتی دیگر باشید.
برای اینکه بتوانید مزیت رقابتی ایجاد کنید، باید رقبا و مشتریانتان را حسابی آنالیز کنید. خیلی از کسب و کارها، اشتباهی که میکنند این است که اصلاً مخاطبان خودشان را نمیشناسند که بخواهند برایشان مزیت رقابتی طراحی کنند!

شما باید حتماً پرسونای مخاطبانتان را طراحی کنید تا متوجه شوید با چه افرادی طرف هستید تا مزیت رقابتیتان، به دردشان بخورد؛ وگرنه حسابی هزینه و وقتتان را هدر میدهید.
فعال نبودن در فضای آنلاین
به احتمال زیاد شما هم این جمله را از بیل گیتس شنیدهاند که “اگر کسب و کارتان آنلاین نیست، به زودی آن را از دست میدهید”.
بیل گیتس در سال 1996 این جمله را گفت. زمانی که خبری از یوتیوب، اینستاگرام و پینترست نبود و حتّی گوگل، دو سال بیشتر نداشت. ما و هر کسی که در دنیای امروز زندگی میکنیم، مطمئنم خیلی بهتر این حرف را درک میکنیم.
نمیدانم؛ شاید بیل گیتس آینده را میدیده!
بگذریم . . .
این را میخواستم بگویم که در حال حاضر، اگر کسب و کارتان حضور آنلاین یا فروش آنلاین نداشته باشد، مطمئن باشید خیلی زود، قبل از اینکه فکرش را بکنید، شکست میخورید. در بهترین حالت ممکن، چیزهایی که میتوانستید به دست بیاورید را به دست نمیآورید.
یکی اشتباهات خطرناک دیگر کسب و کارهای امروزی، این است که کسب و کارشان را جزو کسب و کارهای آنلاین نمیکنند.
حسابی حواستان باشد که شما این اشتباه را مرتکب نشوید. چنین اشتباهی، باعث میشود هزاران مشتری را از دست بدهید، مخاطبان چند ده هزار نفری نداشته باشید و ارتباطتان با مشتری، بسیار محدود باشد.
اگر تا الان به فکرش نبودید، سعی کنید دربارۀ دنیای آنلاین خیلی اطلاعات کسب کنید. سایت یا سوشال مدیا؛ در هر کدام که بخواهید فعالیت کنید، باید یکسری چیزها را یاد بگیرید. مثلاً بحث سئو و بهینه سازی برای یک سایت خیلی مهم است.
از طرفی، برای شبکه اجتماعیای مثل اینستاگرام، شما باید نحوۀ تعامل با مشتری را بلد باشید تا با درگیر کردنشان، هم بازدید پیج کسب و کارتان را بالا ببرید و هم افزایش فروش داشته باشید. در دورۀ بیزینس بلاگینگ، حسابی با نحوۀ تعامل با مشتری آشنا میشوید.
برای اطلاعات دوره، حتماً به “بیزینس بلاگینگ” سَر بزنید.
پس متوجّه شدید که یکی از اشتباهات خطرناک، فعالیت نکردن در فضای آنلاین است. همین اشتباه، خیلی راحت میتواند طور دیگری هم خودش را نشان بدهد. ممکن است یک کسب و کار، در شبکههای اجتماعی فعالیت داشته باشد؛ امّا شبکۀ اجتماعی مناسبی را انتخاب نکند.

بنابراین حواستان جمع باشد که شبکۀ اجتماعی مناسب کسب و کار خودتان را انتخاب کنید.
درک میکنم؛ این موضوع کار آسانی نیست. برای همین، مقالۀ “کدام شبکۀ اجتماعی در ایران مناسبتر است؟” را برایتان آماده کردم.
توجّه نکردن به روشهای جدید بازاریابی
روشهای بازاریابی، محدود به عصر الان نیستند. حتّی از چند صد سال پیش هم روشهایی برای بازاریابی وجود داشته است. امّا از آنجایی که همه چیز تغییر کرده، قطعاً روشهای بازاریابی هم تغییر میکنند.
پنجمین اشتباه خطرناکی که خیلی از کسب و کارها درگیرش هستند و فکر میکنند در مسیر درستی هستند، انتخاب روشهای بازاریابی منسوخ شده یا نامناسب کسب و کارشان است.
مطمئن باشید اکثر رقبای شما، روشهای جدید را اجرا میکنند. بنابراین اگر شما به آنها اهمیت ندهید و با همان روشهای قدیمی جلو بروید، مطمئن باشید خیلی زود کسب و کارتان افت میکند و باید حسابی زمان و هزینه صرف کنید تا شاید یک درصد توانست در بازار باقی بماند!
مثلاً یکی از جدیدترین روشهای بازاریابی که خیلی از کسب و کارها از آن استفاده میکنند، بازاریابی ویدیویی است. به کمک بازاریابی ویدیویی، شما میتوانید تعامل بیشتر و باکیفیتتری با مخاطبانتان داشته باشید و شانس تبدیل آنها را به مشتری، افزایش دهید.
بنابراین حتماً روشهای بازاریابی جدید را دنبال کنید و هر طور شده، به بهترین شکل بروید برای اجرای آنها. مطمئن باشید خیلی کمکتان میکند و میتوانید به کمک آنها، فروش کسب و کارتان را بیشتر و بیشتر کنید.
شما بعنوان یک صاحب کسب و کار، باید روز به روز دانش خودتان را بیشتر و بیشتر کنید. اینکه نخواهید دانش خودتان را هر روز رشد بدهید و بیشتر اطلاعات داشته باشید، فقط به کسب و کارتان و آیندهاش آسیب میزنید.

در مقالۀ “5 نکتۀ مهم در مدیریت” هم گفتم که یکی از اصلیترین نکاتی که هر مدیری باید در نظر بگیرید، بالا بردن دانش خودش در هر زمانی است. پس درگیر این اشتباه نشوید که نیاز به بالا بردن دانشتان در زمینههای مختلف ندارید؛ حالا یا بازاریابی یا هر چیز دیگری.
قیمت گذاری اشتباه
بنظرم قیمت گذاری، یکی از حساسترین مواردی است که هر کارآفرینی را حسابی به چالش میکشد. فکر نکنید که قیمت گذاشتن روی یک محصول، کار سادهای است.
اصلاً اگر خیلی زود قیمت برای محصولتان مشخص کردید مطمئن باشید یک چیزی را اشتباه انجام دادید.
متاسفانه (!) اکثر صاحبان کسب و کارها، قیمت درستی برای محصول و خدماتشان انتخاب نمیکنند. یعنی اصلاً هیچ وقتی برایش نگذاشتهاند و همینطوری براساس یک عاملی که فقط خودشان میدانند چیست، یک قیمتی برای محصول در نظر گرفتند.
مثلاً بررسی کردن قیمت کالاها و خدمات رقبا، لازمه ولی کافی نیست.
تا الان دهها کسب و کار را دیدم که میبینند رقیبشان برای فلان محصول 50 هزار تومان قیمت گذاشته، اینها 45 هزار تومان قیمت گذاری میکنند! یعنی مثلاً طرف خدمات سرویس پیامکی به مشتریانش ارائه میدهد و هیچ کاری برای قیمت گذاریش نکرده جز بررسی رقبایش.
خُب معلوم است که چنین کسب و کاری دو روز دیگر کارش ساخته است.
رقبا یکسری هزینه دارند، شما یکسری هزینه؛ اصلاً رقبای شما اهدافی دارند که کاملاً با شما فرق میکنند. چطور توقع دارید که فقط با دیدن قیمت 5 تا رقیب، یک قیمت گذاری موفق و خوبی داشته باشید؟
اصلاً قیمت گذاری محصول، استراتژیهای خاص خودش را دارد. من فقط در همین حد اینجا گفتم که اطلاع داشته باشید اگر قیمت اشتباهی مشخص کنید، حسابی دچار مشکل مالی میشوید و برنامهریزیهایتان، نابود میشود.
به همین دلیل، در دورۀ جامع کسب و کار، کاملاً دربارۀ استراتژیهای قیمت گذاری صحبت کردم. یعنی وقتی آشنا بشید با این استراتژیها، دیگه دغدغه این را نخواهید داشت که الان قیمتی که گذاشتید درسته یا نه.
خیلی از کسب و کارها هم اتفاقاً قیمت گذاری کاملاً درستی دارند و حواسشان به همچی هست. فقط ممکنه گاهی اوقات مثلاً زمان جشنواره یا مناسبتها، تخفیفهایی میزنند که باز اصلاً منطقی نیست و از هر جهتی نگاه کنید، اشتباه است.

بنابراین هر وقت از تخفیف یا روشهای جایگزین تخفیف خواستید استفاده کنید، حتماً باز هم بسنجید و ببینید که قیمت نهایی، منطقی هست یا نه.
خلاصه اینکه . . .
باورتان میشود خیلیها چون فقط 6 نکته را نمیدانند، هر چی ساخته بودند و برایش انرژی و زمان گذاشتند را از دست دادهاند؟
اگر تا اینجای مقاله رسیدید، خیلی خوش شانس هستید؛ چون الان شما 6 نکتهای را میدانید که از سالها هدر شدن وقت و انرژیتان، جلوگیری میکنند. حالا با خیال راحت، بروید مقالات دیگر را هم بخوانید تا باز هم دانشتان در کسب و کار، بیشتر و بیشتر شود.
شما چطور؛ تا حالا تجربهای داشتید که بخاطر ندانستن یکی از این 6 مورد، کسب و کارتان را از دست بدهید یا حسابی درگیر مشکل شوید؟